Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 211 (8005 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
otherwhere
U
در مکان دیگر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
barnstorm
U
مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstormed
U
مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstorming
U
مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstorms
U
مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
move
U
کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
moved
U
کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
moves
U
کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
groupie
U
دختری که به امید آشنایی با هنر پیشگان یا ورزشکاران و غیره آنها را از مکانی به مکان دیگر تعقیب میکند
groupies
U
دختری که به امید آشنایی با هنر پیشگان یا ورزشکاران و غیره آنها را از مکانی به مکان دیگر تعقیب میکند
on the move
<idiom>
U
حرکت از مکانی به مکان دیگر
Other Matches
left shift
U
تغیر مکان به چپ ریاضی یک بیت از داده در کلمه . عدد دودویی با هر تغییر مکان دوبرابر میشود
cross hairs
U
دو خط متقاطع روی یک دستگاه ورودی که محل تقاطع انها مکان فعال مکان نمای یک سیستم گرافیکی رامشخص میکند
peeks
U
فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
peeking
U
فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
peeked
U
فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
peek
U
فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
displacement
U
اختلاف مکان تغییر مکان
cycle
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycles
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
angular travel
U
تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
chip
U
قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
chips
U
قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
otherwise
<adv.>
U
به ترتیب دیگری
[طور دیگر]
[جور دیگر]
migration
U
نقل مکان نقل مکان کردن
conversion
U
وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversions
U
وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
references
U
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
reference
U
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
some other time
U
دفعه دیگر
[وقت دیگر]
tunnelling
U
روش بستن یک بسته داده از یک نوع شبکه دربسته دیگر به طوری که روی شبکه دیگر و ناسازگار قابل ارسال باشد
he was otherwise ordered
U
جور دیگر مقدر شده بود سرنوشت چیز دیگر بود
shifts
U
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shift
U
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifted
U
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
metafile
U
1-فایلی که حاوی فایلهای دیگر باشد. 2-فایلی که داده مربوط به فایلهای دیگر را معرفی کند یا شامل شود
he had no more no to say
U
دیگر سخنی نداشت که بگوید دیگر حرفی نداشت
purlieus
U
مکان جا
spots
U
مکان
spot
U
مکان
locations
U
مکان
illocal
U
بی مکان
place
U
مکان
places
U
مکان
placing
U
جا مکان
placing
U
مکان
places
U
جا مکان
space
U
مکان
spaces
U
مکان
place
U
جا مکان
location
U
مکان
there
U
ان مکان
stabilisers
U
مکان
part
U
مکان
stabilizer
U
مکان
sited
U
مکان
locus
U
مکان
stead
U
مکان
site
U
مکان
sites
U
مکان
HTML
U
مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
locus
U
مکان هندسی
loci
U
مکان هندسی
place learning
U
مکان اموزی
places
U
مکان موقع
place
U
مکان موقع
placing
U
مکان موقع
topography
U
مکان نگاری
print position
U
مکان چاپ
shifted
U
تغییر مکان
move
U
نقل مکان
public place
U
مکان عمومی
nowhere
U
در هیچ مکان
storage location
U
مکان انباره
topology
U
مکان شناسی
storage location
U
مکان ذخیره
shift
U
تغییر مکان
locality
U
موضع مکان
localities
U
موضع مکان
topographer
U
مکان نگار
shifts
U
تغییر مکان
place of honor
U
مکان پر افتخار
ubiety
U
کیفیت مکان
moved
U
نقل مکان
facility
U
مکان ساختمان
moves
U
نقل مکان
displacement
U
تغییر مکان
response position
U
مکان جواب
topologist
U
مکان شناس
screen position
U
مکان صفحه
unit position
U
مکان واحد
cursor
U
مکان نما
adverb of place
U
فرف مکان
locations
U
مکان یابی
left shift
U
تغییر مکان به چپ
cursors
U
مکان نما
displaciment
U
تغییر مکان
location counter
U
مکان شمار
displaciment
U
تفاوت مکان
nowheres
U
در هیچ مکان
displeacement of water
U
تغییر مکان اب
memory location
U
مکان حافظه
clearings
U
مکان مسطح
change of place
U
تغییر مکان
location
U
مکان یابی
sign position
U
مکان علامت
clearing
U
مکان مسطح
locative
U
دال بر مکان
elevators
U
مکان افقی متحرک
die shift
U
تغییر مکان حدیده
rudder
U
مکان عمودی متحرک
sides way
U
تغییر مکان جانبی
shift register
U
ثبات تغییر مکان
elevator
U
مکان افقی متحرک
cyclic shift
U
تغییر مکان چرخهای
topological psychology
U
روانشناسی مکان نگر
rudders
U
مکان عمودی متحرک
crusor arrows
U
پیکانهای مکان نما
current location counter
U
شمارنده مکان فعلی
cursor control
U
کنترل مکان نما
components of displacement
U
مولفههای تغییر مکان
circular shift
U
تغییر مکان حلقوی
universe
U
کون و مکان دهر
ring shift
U
تغییر مکان حلقهای
shift out
U
تغییر مکان به بیرون
doppler shift
U
تغییر مکان دوپلری
permanent change of station
U
تغییر مکان دایمی
locus of centres
U
مکان هندسی مرکزها
locate mode
U
باب مکان یابی
piston displacement
U
تغییر مکان پیستون
location of industry
U
تعیین مکان صنعت
location theory
U
نظریه تعیین مکان
logic shift
U
تغییر مکان منطقی
flitting
U
نقل مکان کردن
fleche
U
نقل مکان شمشیرباز
logical shift
U
تغییر مکان منطقی
flitted
U
نقل مکان کردن
flits
U
نقل مکان کردن
topography
U
مکان نگاری مساحی
displacement
U
جابجاشدگی تغییر مکان
drilling position
U
مکان مته کاری
circular shift
U
تغییر مکان دایرهای
red shift
U
تغییر مکان سرخ
mobility
U
قابلیت نقل مکان
end around shift
U
تغییر مکان دورگشتی
locus
U
مکان هندسی مرکزها
horizontal stabilizer
U
مکان افقی ثابت
arithmetic shift
U
تغییر مکان حسابی
flit
U
نقل مکان کردن
protected location
U
مکان حفافت شده
mental topography
U
مکان نگاری ذهن
position vector
U
بردار مکان
[ریاضی]
position
U
بردار مکان
[ریاضی]
toponymic
U
وابسته به مکان نامی
location vector
U
بردار مکان
[ریاضی]
shifts
U
تغییر مکان انتقال
whereabout
U
حدود تقریبی مکان
shifted
U
تغییر مکان انتقال
radius vector
U
بردار مکان
[ریاضی]
shift
U
تغییر مکان انتقال
transmigrator
U
نقل مکان کننده
trans shipment
U
انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر
echeloned displacement
U
تغییر مکان رده برده
removal
U
برطرف سازی نقل مکان
moves
U
پیشنهاد کردن تغییر مکان
dynamic shift register
U
ثبات تغییر مکان پویا
output per unit of displacement
U
توان در واحد تغییر مکان
locality
U
محل مخصوص مکان جغرافیایی
move
U
پیشنهاد کردن تغییر مکان
dp
U
بی مکان ومنزل تبعید شده
right shift
U
تغییر مکان به سمت راست
support movement
U
تغییر مکان تکیه گاه
colocate
U
دریک مکان قرار دادن
redeployment
U
تغییر مکان دادن یکانها
tablets
U
مکان نما روی صفحه
tablet
U
مکان نما روی صفحه
accomodation
وسایل آسایش واستراحت جا و مکان
topology
U
مکان شناسی وضعیت جغرافیایی
moved
U
پیشنهاد کردن تغییر مکان
forth
U
دور از مکان اصلی جلو
cursor movement keys
U
کلیدهای حرکت مکان نما
localities
U
محل مخصوص مکان جغرافیایی
cursor control keys
U
کلیدهای کنترل مکان نما
statip shift register
U
ثبات تغییر مکان ایستا
located
U
مستقر ساختن مکان یابی کردن
pesthole
U
مکان مستعد برای بیماری واگیر
to take a run-up
U
با دویدن به مکان شروع نزدیک شدن
locate
U
مستقر ساختن مکان یابی کردن
high line
U
پل طنابی نقل مکان بین ناوها
locates
U
مستقر ساختن مکان یابی کردن
locating
U
مستقر ساختن مکان یابی کردن
horizontal tab
U
حرکت مکان نما به صورت افقی
columnar transposition
U
تغییر مکان دادن عوامل در ستون
displacement
U
جابجا شدن جابجایی تغییر مکان
topographic
U
وابسته بنقشه برداری یا مکان نگاری
toponymy
U
ذکر اسامی نواحی مکان نامی
except
U
مکان دهی و ادغام شامل نیست
end in itself
<idiom>
U
مکان کافی برای راحت بودن
poke
U
فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
poked
U
فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
pokes
U
فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
poking
U
فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
addressing
U
روشی که بخشی از حافظه مکان دهی میشود
debugs
U
آزمایش برنامه یا مکان دهی یا تصحیح خطاها و اشتباهات
debug
U
آزمایش برنامه یا مکان دهی یا تصحیح خطاها و اشتباهات
coextensive
U
باهم دریک زمان ویک مکان بسط یافته
rate joystick
U
سکان هدایتی با سرعت ثابت حرکت مکان نما
cursor tracking
U
حرکت دادن مکان نما روی یک صفحه نمایش
flattest
U
تنظیم نرخ قیمت که تمام استفادههای از یک مکان را می پوشاند
flat
U
تنظیم نرخ قیمت که تمام استفادههای از یک مکان را می پوشاند
Recent search history
Forum search
1
popsicle
1
مرض سینه وبغل
2
تعریف فونتیک چیست؟
2
Let me know when you're done.. (kiss) Im gonna get ready for you!
1
معنی lead lag compensator
2
transmembrane
1
playing the game در مورد انجام ورزش چه معنی میدهد
1
Current passworda
2
single gas
1
cartridge
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com